گاهی وقت ها قبول کردن اینکه گذشته ها گذشته کار سختیه!

یعنی چی که همه چی گذشته باشه و دستت بهش نرسه؟

توی ذهنم تصورش میکنم

خیلی زنده

مثل اینکه همین الانم تو همون روزا زندگی میکنم

ولی دیگه هیچ کاری نمیتونم بکنم

هیچ تصمیمی درموردش نمیتونم بگیرم

گذشته ها گذشته

و این شده داستان تلخ این روزهای من.

پی نوشت:چقدر این قطع شدن نت سخت داره میگذره.سرمونو تو نت گرم میکردیم کمتر احساس تنهایی میکردیم کمتر به غصه هامون فکر میکردیم.از ساعت ۵ عصر تا ۹ شب خوابیدم و دلم میخواد بالا بیارم این حال بدمو.چطوری بکشم‌بیرون از گذشته و‌حسرت هاش؟


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پوشاک مهدیون فروشگاه Tabaneshahr هنرستانی انقلاب،ریشه ی استقلـال ملی ایرانــــــــ نخسا فی العالم newsafghanestan دانلود کتاب Dustin